حقوق بشر و برابری انسان ها از دیدگاه قرآن

در قرآن کریم کلیه مردم و انسان ها از جایگاه والایی برخوردارند کلام جاودانه قرآن آدمی را دارای حقوق انسانی ثابتی می داند و با صراحت اعلام می کند:

به راستی که ما، فرزندان آدم را بسیار ارجمند داشتیم و بر مرکب های خشکی و دریا حمل کردیم و با غذاهای پاکیزه روزی دادیم و بر بسیاری از آفریده های خویش برتری بخشیدیم.

و می فرماید:

وَلَقَدْ كَرَّمْنَا بَنِي آدَمَ وَحَمَلْنَاهُمْ فِي الْبَرِّ وَالْبَحْرِ وَرَزَقْنَاهُم مِّنَ الطَّيِّبَاتِ وَفَضَّلْنَاهُمْ عَلَى كَثِيرٍ مِّمَّنْ خَلَقْنَا تَفْضِيلاً؛

ای مردم، ما شما را از مردی و زنی بیافریدیم و در قبایل و گروه های گوناگونی جایتان دادیم تا یکدیگر را بشناسید، و ارجمندترین شما نزد خدا پارساترین شماست. (اسراء/ 70)

و هم چنین می فرماید:

يَا أَيُّهَا النَّاسُ إِنَّا خَلَقْنَاكُم مِّن ذَكَرٍ وَأُنثَى وَجَعَلْنَاكُمْ شُعُوبًا وَقَبَائِلَ لِتَعَارَفُوا إِنَّ أَكْرَمَكُمْ عِندَ اللَّهِ أَتْقَاكُمْ؛(حجرات/ 13)

هر کسی انسانی را بکشد گویا همه انسان ها را کشته و هر کس وسیله حیات او را فراهم سازد، گویا همه انسان ها را زنده کرده است.

و حضرت محمد(صلی الله علیه وآله وسلم) با اعتقاد به این آیات نورانی حقوق همه انسان ها را به رسمیت شناخت و در دفاع از حقوق آنان سعی و تلاش فراوان نمود و سیره عملی آن حضرت بهترین شاهد برای این ادعاست.

مبارزه با تبعیض نژادی و رعایت حقوق اقلیت ها در کلام نورانی حضرت محمد(صلی الله علیه وآله وسلم)

موضوع افتخار به فامیل و خانواده و قبیله و برتری عرب بر عجم از دردهای ریشه دار جامعه عرب بود. حضرت محمد(صلی الله علیه وآله وسلم) بر تمام ملاک های موهوم برتری قلم بطلان و خط قرمز کشید و فرمود:

ایها الناس اِنَّ الله کل اذهب عنکم نخوه الجاهلیه وتفاخرها بآبائها اِلا اَنکم من آدم و آدم من طین اِلا اِن خیر عبادالله عبد اتقاه؛

ای مردم! خداوند در پرتو اسلام افتخارات دوران جاهلیت و مباهات به وسیله انساب را از میان برداشت همگی از آدم به وجود آمده اید و او نیز از گل آفریده شده است بهترین مردم کسی که از گناه و نافرمانی چشم بپوشد. (سبحانی، 1368، ج2، ص340)

آن حضرت برای این که حقوق انسان ها پس از اوبه واسطه رنگ پوستشان یا نژادشان پایمال نشود در حجه الوداع و آرین روزهای عمر خویش فرمود:

ایهاالناس اِنَّ رَبَّکُم واحِدٌ و اِنّ آباکم واحِدٌ، کُلُّکُم لِآدَمَ و آدَمُ من تراب «اِنَّ اکرمَکُم عندالله اتقاکم» و لیس لِعَربیً علی عَجَمیٍّ فَضلُ اِلّا بالتقوی اَلا هل بَلّغتُ قالوُا: نَعَم، قال فَلیُبَلِّغ الشاهدُ الغائب

ای مردم! من به تحقیق پروردگارتان یکی است و پدرتان نیز یکی است همه شما از آدم و او نیز از خاک بود (هر آینه گرامی ترین شما نزد خدا پرهیزکارترین شماست. (حجرات/13) برای هیچ فرد عربی بر عجمی فضیلتی نیست مگر به پرهیزکاری. هان! آیا ابلاغ کردم؟ گفتند: آری. فرمود: پس حاضر (آن چه شنیده) به غائب برساند. (ابن شعبه، 1377، ج2، ص56)

هم چنین آن حضرت برای پاسداری از حقوق اقلیت های نژادی از عجم یا رنگین پوستان و برای جلوگیری از خودبرتربینی بعضی از اعراب بر دیگران فرمود:

اِنَّ الناس مِن عَهدِ آدم اِلی یَومِنا هذا مِثلُ اسنان المِشط لافَضلَ لِلعَربیِّ عَلی العَجَمی ولا لِلاَحمَرَ عَلَی الاَسوَدَ اِلا بالتّقوی؛

همه مردم در روزگار گذشته و حال، مانند دندانه های شانه مساوی و برابرند و عرب بر عجم و سرخ بر سیاه برتری ندارند، ملاک فضیلت تقوی و پرهیزکاری است. (سبحانی، 1368، ج2، ص342)

آن حضرت آزادی و برابری انسان ها را از ارزش های دین خود معرفی کردند و عملاً با بیان این جمله که همه انسان ها با هم برابرند بر تمامی امتیازات دوران جاهلی خط بطلان کشید.

 

قانون اساسی مدینه

حضرت محمد(صلی الله علیه وآله وسلم) پس از هجرت به مدینه منوره با اقلیت های مذهبی پیمانی را امضا

کرد که بزرگ ترین قرارداد و سند تاریخی برای حکومت نوبنیاد اسلامی و جامعه نبوی به شمار می رفت در قسمتی از این پیمان چنین آمده است:

یهودان بنی عوف (بنی عوف تیره ای از انصارند) با مسلمانان متحد و در حکم یک ملتند و مسلمانان در آیین و دین خود آزادند. (سبحانی، 1368، ج1، ص465)

علاوه بر این هنگامی که گروهی از نصارای نجران به مدینه آمدند و وارد مسجد شدند و وقتی خواستند نماز بخوانند پیامبر فرمود آن ها را آزاد بگذارید و آن ها به سوی شرق نماز خواندند. (ابن هشام، 1375، ج2، ص217-216)

بدین وسیله اقلیت های مذهبی در پناه این پیمان و به رسمیت شناخته شدن حقوق آن ها توسط حضرت محمد(صلی الله علیه وآله وسلم) در مدینه منوره در سایه امنیت اسلامی و حکومت نبوی زندگی می کردند و چه بسا روابطی که مسلمانان بر پایه ارزش های انسانی با آن ها برقرار می کردند موجب می شد که به اسلام روی آورند.

 

مبارزه با تبعیض نژادی و رعایت حقوق اقلیت ها توسط پیامبر(صلی الله علیه وآله وسلم)

حضرت محمد(صلی الله علیه وآله وسلم) پس از آن که در مدینه منوره مسجدی بنا نمود بلال را که سیاه پوست بود و برده ای آزاد شده به عنوان اولین مؤذن برگزید. (ابن هشام، 1375، ج1، ص340)

هم چنین سلمان فارسی که عجم و غیرعرب بوده و در میان مسلمین آن زمان از اقلیت های نژادی بود وقتی در ماجرای جنگ خندق به پیامبر(صلی الله علیه وآله وسلم) اعلام کرد که در ایران ما در چنی مواردی در اطراف خندق حفر می کنند بین مهاجران وانصار در مورد او بگو مگو درگرفت. مهاجران می گفتند که سلمان از ماست و انصار می گفتند که او از ماست. پیامبر(صلی الله علیه وآله وسلم) فرمود: سلمانُ منّا اهل البیت (واقدی، 1369، ج2، ص334 و سبحانی، 1368، ح2، ص128)

 

 

 

حقوق اقلیت های مذهبی و نژادی در قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران

در قانون اساسی ما که برگرفته از قرآن و سنت پیامبر(صلی الله علیه وآله وسلم) و ائمه اطهار(علیه السلام) است حقوق اقلیت ها به رسمیت شناخته شده و آن ها آزادند که در حدود قانون مراسم مذهبی خویش را به جای آورند چنان که در اصل سیزدهم قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران و اصل چهاردهم چنین آمده است:

ایرانیان زرتشتی، کلیمی و مسیحی تنها اقلیت های دینی شناخته می شوند که در حدود قانون در انجام مراسم دینی خود آزادند و در احوال شخصیه و تعلیمات دینی بر طبق آیین خود عمل می کنند.(اصل سیزدهم)

به حکم آیه شریفه «لاینهکم الله عن الذین لم یقاتلوکم فی الدین و لم یخرجوکم من دیارکم ان تبروهم و تقسطوا الیهم ان الله یحب المقسطین» دولت جمهوری اسلامی ایران و مسلمانان موظفند نسبت به افراد غیرمسلمان با اخلاق حسنه و قسط و عدل اسلامی عمل نمایند و حقوق انسانی آن را رعایت کنند. این اصل در حق کسانی اعتبار دارد که بر ضد اسلام و جمهوری اسلام ایران توطئه و اقدام نکنند.(اصل چهاردهم) (صادقی، 1385، ص27)

هم چنین در اصل نوزدهم قانون اساسی برتری های نژادی مطرود شمرده است که در این اصل آمده است:

مردم ایران از هر قوم و قبیله که باشند از حقوق مساوی برخوردارند و رنگ، نژاد، زبان و مانند این ها سبب امتیاز نخواهد بود. (صادقی، 1385، ص30)

 

پایان تبعیض نژادی توسط حضرت محمد(صلی الله علیه وآله وسلم) از دیدگاه مستشرقان

حضرت محمد(صلی الله علیه وآله وسلم) با نبوغ پیچیده خود و با یک جمله ساده و فراگیر به تبعیض نژادی پایان بخشید چیزی که پیرامون آن هزاران قانون تصویب شده بود اما همه آن ها عملاً هیچ سودی به حال اقلیت های نژادی در کشورهای مختلف نداشت.

ژوزف اوبرمان خاور شناس اتریشی در این باره می گوید:

بررسی زندگی و شخصیت محمد(صلی الله علیه وآله وسلم) یکی از دشوارترین کارها برای محققان و سیره نگاران است، چه، او نبوغ پیچیده و ناشناخته ای داشت و نخستین کسی بود که با جمله ساده و فراگیر «همه مسلمانان با یکدیگر برادرند» به تبعیض نژادی پایان بخشید و این مشکل بزرگ را در سیزده قرن قبل با همین چند کلمه حل و فصل کرد، در صورتی که امروزه برای رفع همین مشکل ده ها سمینار تشکیل شده و صدها کتاب به چاپ رسیده که سود چندانی نداشته اند و به عقیده من این قضیه تا قرن آینده نیز به طور کامل حل نخواهد شد. (الصفار 1385، ص191)

هم چنین حضرت محمد(صلی الله علیه وآله وسلم) بر ضد همه سنت های جاهلی و قبیله ای و نژادی قیام کرد و امتی با فرهنگ و متمدن به وجود آورد که خاورشناس و دانشمند بزرگ فرانسوی ژان ژاک روسو درباره آن می گوید:

«محمد(صلی الله علیه وآله وسلم) از قبایل پراکنده عرب امتی یگانه به وجود آورد، امتی بزرگ که حکومتش از رود «تاج» در اسپانیا تا رود «گنگ» در هند را فرا گرفت و در روزگاری که اروپا در ظلمت جهل و نادانی های قرون وسطا فرو رفته بود، پرچم های تمدن را در سرزمین های گوناگون به اهتراز درآورد.» (الصفار 1385، ص106)

رعایت حقوق اقلیت ها توسط مسلمانان به اعتراف گوستاولوبون

محترم شمردن حقوق اقلیت ها در جامعه نبوی توسط حضرت محمد(صلی الله علیه وآله وسلم) آن چنان تأثیرگذار بود که به عنوان ارزش دینی در نهاد و سرشت مسلمانان درونی گردید. مسلمانان هیچ گاه سعی نکردند که مذهب و دین خویش را با زور سرنیزه اشاعه دهند بلکه به عوض این که در نشر فرهنگ اسلامی اعمال نفوذ کنند صریحاً اعلام می کردند که تمام رسوم و عادات و مذهب اقوام مغلوبه را کاملاً محترم می شمردند و این مسئله از امور مسلم و قطعی است به طوری که دکتر گوستاو لوبون دانشمند شهیر فرانسوی به این امر اعتراف می کند و در کتاب تمدن اسلام و عرب می گوید:

... آن ها (مسلمانان) در شروع امر، با اقوامی سر و کار پیدا نمودند که سالیان دراز تحت فشار مظالم حکام ستم پیشه واقع شده و به آن ها انواع و اقسام ظلم و ستم را روا می داشتند. این رعایای ستمدیده، حکومت این حکام جدید را با کمال رغبت تمکین می نمودند، زیرا که می دیدند نسبت به سابق، کمال امنیت و آزادی را دارند. طرز رفتار با این اقوام مغلوبه باید چه باشد، به طور خیلی واضح و روشنی معین شده بود و خلفای اسلام مخصوصاً از نظر حسن سیاست، هیچ وقت در صدد این برنیامدند که مذهب را با سرنیزه اشاعه دهند، بلکه به عوض آن که در انتشار دیانت اعمال نفوذ کنند ـ چنان که ورد زبان هاست ـ صریحاً اظهار نظر می کردند که تمام رسوم و عادات و مذهب اقوام مغلوبه را کاملاً محترم خواهند شمرد و بعد در مقابل این آزادی که به آن ها می دادند، خراج خیلی کمی به عنوان جزیه از آن ها می گرفتند که مقدار آن نسبت به احجافات حکام سابق، خیلی کم بوده است. (گوستاولوبون، 1334، ص157)

و در همان کتاب ادامه می دهد:

... عمال دولت اسلام، تا این حد به عهد خود محکم و ثابت و نسبت به آن مردمی که آنی از تحمیلات و مظالم مأمورین مرکزی آسوده نبودند، به قدری خوب رفتار کردند که مردم به رضا و رغبت، دین اسلام و زبان عرب را اختیار نمودند و من باز می نویسم که؛ امثال این گونه نتایج را هیچ وقت نمی توان به زور شمشیر حاصل نمود، و فاتحینی که پیش از عرب به مصر رفته اند، هرگز نتوانستند چنین موقعیتی حاصل کنند.

در فتوحات عرب یک نکته است که در کشورستانانِ بعد، آن نکته یافت نمی شود. ملاحظه کنید اقوام دیگری مثل بربرها (که روم را فتح نمودند) یا ترک و غیره، به مقصد جهانگیری قیام نموده، فتوحات نمایانی هم کردند، لیکن نتوانستند تمدنی تأسیس کنند، بلکه بیشتر همشان این بود که از اموال قوم مغلوب هر قدر بتوانند بهره ببرند، بر خلاف فاتحین اسلام که در قلیل مدتی شالوده تمدن جدیدی ریخته و قسمت اعظم اقوام ممالکِ مفتوحه را مهیا کردند که تمام اجزای این تمدن جدید، حتی مذهب و زبان آنان را اختیار کنند. (گوستاو لوبون، 1334، ص159)

و این چنین آموزه های پیامبرعظیم الشأن اسلام حضرت محمد(صلی الله علیه وآله وسلم) در مورد رعایت حقوق اقلیت ها در جامعه نبوی تأثیر گذار گردید و به عنوان ارزشی اسلامی در نهاد مسلمین درونی گردید تا جایی که مورخان و اندیشمندان غیرمسلمان به آن اعتراف می نمایند.

یهود و نصاری: عدالت شما مسلمانان برای ما بهتر است!

عده ای از اقلیت های یهود و نصاری در پناه اسلام بودند و به زمامداران اسلامی مالیات پرداخته بودند هنگامی که سپاهیان هراکلیوس برای جنگ یرموک آماده شدند زمامداران اسلامی همه مالیاتی را که آن ها پرداخته بودند برگردانیدند و به آن ها گفتند ما اکنون یاری و دفاع از شما را به عهده نمی گیریم و شما به حال خود باشید و از خود دفاع کنید، آن ها گفتند که زمامدارای و عدالت شما برای ما بهتر از وضع سابق است که ما در زیر ظلم و شکنجه ظالمان به سر می بریم در این باره در کتاب فتوح البلدان بلاذری که به فرموده حضرت آیت الله علامه جعفری از معتبرترین کتب تاریخ آمده است:

ابوحفص دمشقی از سعیدبن عبدالعزیز نقل می کند که او می گوید: قضیه از راه یمن رسیده است که هنگامی که هراکلیوس سپاهیان خود را برای جنگ با مسلمانان جمع کرد و مسلمانان از این جریان اطلاع پیدا کردند که سپاهیان هراکلیوس برای جنگ یرموک آماده شده اند، همه آن مالیاتی را که از اهالی حمص گرفته بودند، به خود آنان برگرداندند و گفتند: ما اکنون یاری و دفاع از شما را به عهده نمی گیریم، و شما به حال خود باشید و از خویشتن دفاع کنید، زیرا ما به وضع اضطراریِ خود مشغول هستیم.

مردم حمص گفتند: زمامداری و عدالت شما برای ما، بهتر از آن وضع سابق است که ما در زیر ظلم و شکنجه ظالمان به سر می بردیم. و ما سپاهیان هراکلیوس را به کمک فرمانده شما از شهر بیرون بشود، مگر این که ما نهایت تلاش خود را انجام بدهیم و مغلوب شویم.

مردم حمص، دروازه های شهر را بستند و هم چنین اهالی سایر شهرها چه نصاری و چه یهود که با مسلمین مصالحه کرده بودند، همین کار را کردند که اهل حمص کرده بودند و آنان گفتند: اگر روم و پیروان آنان بر مسلمانان پیروز شود، ما به همان وضع سابق خود برمی گردیم و اگر آنان پیروز نشوند، ما تا آخرین نفرمان (مادامی که یک نفر از ما باقی است) و با وضعی که با مسلمانان داریم، ثابت نگاه خواهیم داشت.

هنگامی که خداوند کفار را شکست داد و مسلمین را پیروز ساخت، یهود و نصاری، دروازه های خود را به روی سپاهیان مسلمین گشودند و در حال خوشخالی پایکوبان و دست افشان به پیشواز مسلمانان رفتند و مالیات را پرداختند. (جعفری، 1381، ص486)

مسلمانان آن چنان رفتار عدالت خواهانه ای با اقلیت ها داشتند و حقوق آن ها را رعایت می کردند که آن ها اعتراف کردند که عدالت زمامداران اسلامی برای آن ها از هم کیشان خویش بهتر می دانستند و این افتخار بزرگی برای مسلمین و مربی آنان حضرت محمد(صلی الله علیه وآله وسلم) است.

 

رعایت حقوق اقلیت های نژادی در سیره نبوی

پیامبر(صلی الله علیه وآله وسلم) به تمامی تعصبات عربی و نژادی پایان بخشید و تبعیضات ضدبشری را مطرود و منفور دانست وبه شدت با تبعیض میان عرب و غیر عرب مبارزه کرد و ائمه هدی صلوات الله علیهم اجمعین به پیامبر(صلی الله علیه وآله وسلم) اقتدا می نمودند که تاریخ آن ها را ثبت و ضبط نموده است از آن جمله:

روزی گروهی از «موالی» آمدند به حضور امیرالمؤمنین(علیه السلام) و از اعراب شکایت کردند و گفتند رسول خدا(صلی الله علیه وآله وسلم) هیچ گونه تبعیضی میان عرب و غیرعرب در تقسیم بیت المال یا در ازواج قایل نبود. بیت المال را بالسویه تقسیم می کرد و سلمان و بلال و صهیب در عهد رسول با زنان عرب ازدواج کردند ولی امروز اعراب میان ما و خودشان تفاوت قائلند. علی(علیه السلام) رفت و با اعراب در این زمینه صحبت کرد، اما مقید واقع نشد، فریاد کردند: ممکن نیست، ممکن نیست. علی در حالی که از این جریان خشمناک شده بود آمد میان موالی و گفت با کمال تأسف اینان حاضر نیستند با شما روش مساوات پیش گیرند و مانند یک مسلمان متساوی الحقوق رفتار کنند، من به شما توصیه می کنم که بازرگانی پیشه کنید خداوند به شما برکت خواهد داد. (مطهری، 1373، ص137)

هم چنین وقتی که میان یک زن عرب و یک زن ایرانی اختلاف واقع می شود و کار به آن جا می کشد که به حضور علی(علیه السلام) شرفیاب می شوند و علی(علیه السلام) میان آن دو هیچ گونه تفاوتی قایل نمی شود و مورد اعتراض زن عرب واقع می شود، علی(علیه السلام) دست می برد و دو مشت خاک از زمین برمی دارد و به آن خاک ها نظر می افکند و آن گاه می گوید: من هر چه تأمل می کنم میان این دو مشت خاک فرقی نمی بینم. (مطهری، 1373، ص138)

حضرت آیت الله مطهری در بیان این رفتار حضرت علی(علیه السلام) می فرماید:

علی(علیه السلام) با این تمثیل عملی لطیف به جمله معروف رسول اکرم(صلی الله علیه وآله وسلم) اشاره می کند که فرمود: کلکم لآدم و آدم من تراب لافضل لعربی علی عجمی الا بالتقوی؛ یعنی همه از آدم و آدم از خاک است، عرب بر عجم فضیلت ندارد، فضیلت به تقوا است نه به نژاد و نسب و قومیت و ملیت. وقتی که همه نسب به آدم می برند و آدم خاکی نژاد است چه جای ادعای فضیلت تقدم نژادی است. (مطهری، 1373، ص138)


رعایت حقوق اقلیت های مذهبی در سیره نبوی

پیامبرعظیم الشأن اسلام(صلی الله علیه وآله وسلم) عملاً حقوق اقلیت های مذهبی را رعایت می فرمودند و آن حضرت می فرمود:

پروردگار من مرا مبعوث نکرده است که به کافری که در ذمه اسلام است و به غیر او ظلم کند.

امیرالمؤمنین علی(علیه السلام) در این باره می فرماید:

یک نفر یخودی چند دینار از پیامبر طلب داشت، و آن را مطالبه کرد، پیامبر (صلی الله علیه وآله وسلم) به او فرمود: فعلاً چیزی در نزد من نیست تا به تو بدهم.

یهودی گفت: من از تو جدا نمی شوم تا طلب مرا بپردازی.

پیامبر(صلی الله علیه وآله وسلم) فرمود:

در این صورت کنار تو می مانم، پیامبر(صلی الله علیه وآله وسلم) همان جا ماند تا نماز ظهر و عصر و مغرب و عشا و صبح را در همان جا خواند، اصحاب رسول خدا (صلی الله علیه وآله وسلم) به آن مرد یهودی تندی کردند و او را تهدید نمودند.

رسول خدا (صلی الله علیه وآله وسلم) به اصحاب خود نگریست و فرمود: چه کار می کنید؟

آن ها عرض کردند: آیا یک نفر یهودی تو را در این جا حبس کند و ما چیزی نگوییم؟!

پیامبر(صلی الله علیه وآله وسلم) فرمود:

لَم یَبعَثنی رَبّی عَزَّ وَ جَلَّ بِاَن اَظلِمُ مُعاهِداً وَلا غَیرَهُ

پروردگار من مرا مبعوث نکرده است که به کافری که در ذمه اسلام است و به غیر او ظلم کنم.

هنگامی که روز روشن شد، یهودی به اسلام گرایید و گفت:

گواهی می دهم کعه معبودی جز خدای یکتا نیست، و گواهی می دهم که محمد (صلی الله علیه وآله وسلم) بنده و رسول خدا است و اموالم را در راه خدا دادم. (قمی، بی تا، 160)

 


نتیجه گیری

قرآن کریم تساوی همه انسان ها را در آیات مختلف قرآن مورد تأکید قرار داده و حضرت محمد(صلی الله علیه وآله وسلم) با بیان یک جمله ساده که همه مسلمانان با یکدیگر برادرند به تبعیض نژادی پایان داده است. در جامعه نبوی همه مسلمانان اعم از هر زبان و هر نژاد هر رنگ با یکدیگر برادر بودند و از حقوق مساوی برخوردار شدند علاوه بر این همه اقلیت های دینی و نژادی چه از یهود و نصاری و سایر ادیان که با مسلمین عهدنامه صلح امضا کردند در امنیت کامل به سر می بردند و این امنیت آن چنان رضایت آنان را تأمین می نمود که بر امنیتی که در بین هم کیشان خویش داشتند ترجیح می دادند و آزادانه در کمال برابری و برادری حتی مناسک و عبادات خویش را انجام می دادند. اگر چه صدها قانون در کنوانسیون های مختلف بین المللی در جهان امروز درباره رعایت حقوق اقلیت ها به تصویب رسیده است اما عملاً جز زیر پا نهادن حقوق آن ها در کشورهای مختلف چیز دیگری به چشم نمی خورد ولی حضرت محمد(صلی الله علیه وآله وسلم) با مدیریتی الهی رعایت حقوق انسان ها و اقلیت ها را در سرلوحه دعوت خویش قرار دادند و پیام برابری و برادری او در جان و دل ها نفوذ کرد و به عنوان ارزشی دینی در وجود مسلمین درونی شد به طوری که سیاه و سفید و یهود و نصاری در امنیت کامل در جامعه نبوی به سر می بردند و حتی رفتار حسن پیامبر(صلی الله علیه وآله وسلم) و مسلمین با آنان باعث پذیرش دین مبین اسلام توسط آنان می گشت.

تاریخ نیز بهترین گواه و شاهد است که میلیون ها انسان در سایه رفتار انسانی مسلمین خاصه شخص پیامبر(صلی الله علیه وآله وسلم) با آنان باعث پذیرش مکتب اسلام توسط آنان می شد و هیچ کس چون پیامبر(صلی الله علیه وآله وسلم) نتوانست حقوق اقلیت ها را محترم بشمارد حقوقی که پس از آن بزرگوار توسط مسلمانان راستین و ائمه طاهرین علیهم صلوات علیهم اجمعین رعایت می گشت.

با کمال تأسف بسیاری از مفاهیم بلند دینی چون حقوق بشر، حقوق اقلیت ها از دیدگاه اسلام سالیان سال توسط مسلمین به دست فراموشی سپرده شده است که همت فرهیختگان را برای بیان این مبانی ارزشمند اسلامی را طلب می کند که کنگره ملی پیامبر اعظم(صلی الله علیه وآله وسلم) می تواند تا حدودی باعث نشر ارزش های فرهنگی اسلام شود و می تواند گامی در راه خدمت به دین محمد(صلی الله علیه وآله وسلم) شود.


پیشنهادات

در این راستا پیشنهاداتی به شرح زیر ارایه می گردد.

1- برگزاری همایش های ملی و بین المللی پیرامون مفاهیم نو و بدیع دینی از جمله حقوق بشر اسلامی و حقوق اقلیت ها در جامعه اسلامی

2- به تخصیص درس هایی در کتب دانشگاهی و دبیرستان ها پیرامون حقوق بشر و آزادی انسان ها و رعایت حقوق اقلیت ها

3- ترویج مفاهیم نو و بدیع از جمله حقوق بشر و آزادی انسان ها از دیدگاه قرآن و سیره نبوی و اهل بیت (علیه السلام) در رسانه های جمعی

 


منابع و مآخذ

1.      ابن شعبه الحرانی، حسن بن علی تحف العقول، ترجمه بهراد جعفری، نشر صدوق، تهران، 1377، ج1.

2.      ابن هشام، محمدبن اسحاق، سیره النبویه، ترجمه سیدهاشم رسول محلاتی، انتشارات کتابچی، تهران، 1375.

3.      جعفری، محمدتقی، امام حسین(علیه السلام) شهید فرهنگ پیشرو انسانیت، مؤسسه تدوین و نشر آثار علامه جعفری، تهران، 1381.

4.      سبحانی، جعفر، فروغ ابدیت، انتشارات دفتر تبلیغات اسلامی، قم، 1368، ج2.

5.      صادقی، حسین، قانون اساسی جمهوری اسلامی، قم، 1385.

6.       الصفار، سالم، سیره پیامبر در رهبری و انسان سازی، ترجمه غلامحسین انصاری، شرکت چاپ و نشر بین الملل، تهران، 1385.

7.      قمی، عباس، سفینه البحار، مطبع علمیه، نجف اشرف، 1355، ج2.

8.      قمی، عباس، کحل البصر، ترجمه محمد مهدی اشتهاردی، تحت عنوان سیمای پرفروغ محد، انتشارات ناصر، بی تا.

9.      گوستاولوبون، تمدن اسلام و عرب، ترجمه سیدمحمدتقی فخر داعی گیلانی، بنگاه مطبوعاتی علی اکبر علمی، تهران، 1334.

مطهری، مرتضی، خدمات متقابل ایران و اسلام، انتشارات صدرا، تهران، بی تا.