مبانی الزام به رعایت حقوق بشر توسط دولتمردان در تمدن اسلامی از منظر ثقلین
چکیده
قرآن کریم و سنت نبوی همه انسان ها را صرف انسان بودن دارای حقوقی ثابت می داند. اساس حقوق بشر را با صراحت چنین اعلام می نماید که ما فرزندان آدم را بسیار گرامی داشتیم و بر بسیاری از آفریده های خویش برتری بخشیدیم. اسلام برای جان آدمی ارزشی بسیار بالا مقرر داشته و باور دارد که هر کس انسانی را بکشد گویا همه انسان ها را کشته است. اهداف ما در این تحقیق این است که بدانیم که حقوق بشر در تمدن اسلامی چه جایگاهی دارد و چگونه توسط دولتمردان اسلامی رعایت می شده است. اساس کار تحلیل گفتمان قرآنی و سیره اهل بیت(علیه السلام) پیرامون موضوع و اعلامیه حقوق بشر اسلامی می باشد. پس از بررسی های لازم بر پایه فرضیه های مقدماتی که براساس ـ مبانی قرآنی همه انسان ها صرف انسان بودن از حقوق انسانی برخوردارند و در قرآن و نهج البلاغه و سیره پیامبر(صلی الله علیه وآله وسلم) و ائمه طاهرین(علیه السلام) همه دولتمردان ملزم بوده اند که حقوق بشر را رعایت نمایند ـ به این نتایج دست یافتیم در سیره نبوی حضرت محمد(صلی الله علیه وآله وسلم) به تمامی تبعیض هایی که گلوی بشر را در طول قرن ها می فشرد و حقوق آنان را پایمال می کرد با یک جمله ساده و فراگیر پایان داد که همه مسلمانان با هم برادر و برابر و فراتر از آن همه انسان ها در سرشت انسانی با یکدیگر مشترک هستند. بنابراین همه انسان ها از حقوق مساوی در اموری چون اصل حیات، کرامت انسانی، قانون، انسانیت، آزادی، استقلال، کسب، مالکیت، بهره برداری از تولیدات علمی و ادبی، آموختن، رأی، انتخاب ملیت و تابعیت، امنیت فردی و ... برخوردارند. رعایت حقوق بشر نسبت به اقلیت های مذهبی در تمدن اسلامی از چنان جایگاهی برخوردار است که به اعتراف مورخان بزرگ عدالت و حقوقی که مسلمانان برای آنان تأمین می کردند بر عدالت و امنیت و آزادی هم کیشان خود ترجیح می دادند و به همراه مسلمین در تقابل با همکیشانشان که به شهرهای اسلامی هجوم آورده بودند به دفاع از شهرهای اسلامی پرداختند.
کلید واژگان: حقوق بشر، حکومت نبوی، اقلیت های مذهبی، تبعیض نژادی
1-1- مقدمه
قرآن کریم برای همه آدمیان ارزش و کرامت ذاتی قایل است. به همین جهت در تمدن اسلامی هیچ کس حق تعرض به حقوق انسان ها ندارد و بر دولتمردان در نظام اسلامی براساس قرآن و سیره پیامبر(صلی الله علیه وآله وسلم) و اهلبیت صلوات الله علیهم اجمعین لازم و ضروری است که حقوق بشر را رعایت نمایند.
در فرهنگ اسلامی انسان موجودی است که آزاد آفریده شده است و هیچ کس نمی تواند این حق فطری و الهی را از او بگیرد براساس اندیشه اسلامی آدمیان دارای حقوق برابر و مساوی هستند چون همه آن ها با هم برادر و برابر و فراتر از آن در سرشت انسانی با یکدیگر مشترک هستند بنابراین همه انسان ها از حقوق مسای در اموری چون اصل حیات، کرامت انسانی، قانون، انسانیت آزادی، اسقلال، کسب، مالکیت، بهره برداری از تولیدات علمی و ادبی و ... بروردار هستند. علاوه بر این در جوامع اسلامی اقلیت های مذهبی نیز چون مسلمانان از حقوق مسای برخوردار بودند و آزادانه به انجام مراسم عبادی خویش می پرداختند. در این مقاله ما به بررسی مبانی الزام به رعایت حقوق بشر توسط دولتمردان در تمدن اسلامی از منظر ثقلین می پردازیم.
1-2- بیان مسأله
مسئله مورد بررسی ما مبانی الزام به رعایت حقوق بشر توسط دولتمردان در تمدن اسلامی از منظر ثقلین می باشد. می خواهیم بدانیم حقوق بشر در تمدن اسلامی چه جایگاهی دارد و چگونه بر چه اساسی دولتمردان در تمدن اسلامی به رعایت حقوق بشر پای بند بودند با این که اسلام و حضرت محمد (صلی الله علیه وآله وسلم) پایه گذار و بنیان گذار حقوق بشر می باشد. ولی با تأسف فراوان کمتر کسی در گذشته به طرح مباحث نظری و تدوین کتاب یا رساله ای پیرامون موضوع پرداخته است. انتظار ما از این تحقیق آشنایی هر چه بیشتر مردم جامعه خصوصاً فرهنگ دوستان و فرهیختگان با مسئله حقوق بشر و اهمیت آن مقید بوده حضرت محمد(صلی الله علیه وآله وسلم) در حکومت نبوی و حضرت علی در دوران حکومت خویش در رعایت حقوق بشر از هر مذهب و نژاد و رنگ می باشد.
1-3- اهمیت مسأله
این تحقیق در همه زمان ها خصوصاً در عصر حاضر از اهمیت بسیاری برخوردار است. چون دولت هایی که عملاً دستشان به خون ملت های بی گناه حتی مردم جامعه خود آغشته است و هر وقت اراده نمایند تمامی حقوق انسانی را زیر پا می گذارند و به هیچ قانونی پای بند نیستند به دروغ دم از حقوق بشر می زنند ولی مسلمین جهان را متهم به پایمال نمودن حقوق بشر و ضد بشر معرفی می کنند. بنابراین برای نقش بر آب نمودن این اتهامات واهی ضرورت و اهمیت موضوع بسیار روشن و بدیهی است و باید واقعیاتی که راجع به رعایت حقوق بشر در دولت های اسلامی خصوصاً حکومت نبوی و حکومت علوی بیان گردد تا صادقان و کاذبان مشخص گردند.
1-4- اهداف تحقیق
هدف کلی این تحقیق بررسی مبانی الزام به رعایت حقوق بشر توسط دولتمردان در تمدن اسلامی از منظر ثقلین می باشد.
اهداف جزیی
الف) مطالعه تأثیر قرآن و سیره پیامبر(صلی الله علیه وآله وسلم) و اهلبیت او در رعایت حقوق بشر توسط دولتمردان جامعه اسلامی
ب) شناخت جایگاه حقوق بشر در مکتب اسلام
1-5- بیان فرضیه
1- از دیدگاه قرآن کریم برای همه انسان ها صرف انسان بودن از حقوق انسانی برخوردارند
2- حقوق بشر توسط پیامبر(صلی الله علیه وآله وسلم) و حضرت علی(علیه السلام) به طور کامل رعایت می شده است
3- ائمه طاهرین به پیروی از قرآن کریم و سیره نبوی و علوی تا آنجا که می توانستند حاکمان زمان خود را به رعایت حقوق بشر وادار می کردند.
1-6- روش تحقیق
تحلیل گفتمان قرآنی و نهج البلاغه و پیامبر(صلی الله علیه وآله وسلم) و فرمایشات ائمه طاهرین صلوات الله علیهم اجمعین پیرامون موضوع می باشد که در آن به روش نورمن فرکلاف در سه سطح توصیف، تفسیر و تبیین به بررسی پیرامون موضوع پرداختیم.
1- در سطح توصیف به بررسی مبانی قرآنی و سیره و سنت پیامبر(صلی الله علیه وآله وسلم) و اهل بیت (صلوات الله علیهم اجمعین) پیرامون موضوع و اعلامیه حقوق بشر اسلامی پرداختیم که قرآن کریم حقوقی برای بشر صرف انسان بودن قائل است و حضرت محمد(صلی الله علیه وآله وسلم) با یک جمله به تمامی تبعیض هایی که گلوی بشر را در طول قرن ها می فشرد و حقوق آن ها را پایمال می کرد با یک جمله ساده و فراگیر پایان داد که همه مسلمانان با هم برادر و برابرند.
2- در در سطح تفسیر به تجزیه و تحلیل فرضیه های مقدماتی پرداختیم و به این نتایج دست یافتیم که براساس مبانی قرآنی و سیره اهل بیت و پیامبر(صلی الله علیه وآله وسلم) خصوصاً نهج البلاغه دولتمردان اسلامی مسئولند حقوق همه انسان ها اعم از هر قوم و مذهب و رنگ و نژاد رعایت کنند و حتی حیوانات نیز در تمدن اسلامی دارای حقوقی هستند که دولتمردان اسلامی ملزم هستند آن ها را پاسداری نمایند.
3- در سطح تبیین باید اعتراف کنیم که اسلام پایه گذار حقوق بشر است و اولین کسی که در دنیای اسلام و تمدن اسلامی حقوق بشر را رعایت نمود حضرت محمد(صلی الله علیه وآله وسلم) بود که تمامی حقوق بشر را در تمامی ابعاد رعایت فرمود و در تمدن اسلامی پیامبر و جانشینان او صلوات الله علیهم اجمعین در رعایت حقوق بشر بر همگان سبقت گرفتند و نه تنها حقوق بشر که حقوق حیوانات را نیز رعایت نمودند و همگان را به رعایت حقوق بشر ملزم فرمودند.
2-1- حقوق بشر و برابری انسان ها از دیدگاه قرآن
در قرآن کریم کلیه مردم و انسان ها از جایگاه والایی برخوردارند کلام جاودانه قرآن آدمی را دارای حقوق انسانی ثابتی می داند و با صراحت اعلام می کند:
وَلَقَدْ كَرَّمْنَا بَنِي آدَمَ وَحَمَلْنَاهُمْ فِي الْبَرِّ وَالْبَحْرِ وَرَزَقْنَاهُم مِّنَ الطَّيِّبَاتِ وَفَضَّلْنَاهُمْ عَلَى كَثِيرٍ مِّمَّنْ خَلَقْنَا تَفْضِيلاً؛
به راستی که ما، فرزندان آدم را بسیار ارجمند داشتیم و بر مرکب های خشکی و دریا حمل کردیم و با غذاهای پاکیزه روزی دادیم و بر بسیاری از آفریده های خویش برتری بخشیدیم.
و می فرماید:
يَا أَيُّهَا النَّاسُ إِنَّا خَلَقْنَاكُم مِّن ذَكَرٍ وَأُنثَى وَجَعَلْنَاكُمْ شُعُوبًا وَقَبَائِلَ لِتَعَارَفُوا إِنَّ أَكْرَمَكُمْ عِندَ اللَّهِ أَتْقَاكُمْ؛(حجرات/ 13)
ای مردم، ما شما را از مردی و زنی بیافریدیم و در قبایل و گروه های گوناگونی جایتان دادیم تا یکدیگر را بشناسید، و ارجمندترین شما نزد خدا پارساترین شماست. (اسراء/ 70)
و هم چنین می فرماید:
مَن قَتَلَ نَفْسًا بِغَيْرِ نَفْسٍ أَوْ فَسَادٍ فِي الأَرْضِ فَكَأَنَّمَا قَتَلَ النَّاسَ جَمِيعًا وَمَنْ أَحْيَاهَا فَكَأَنَّمَا أَحْيَا النَّاسَ جَمِيعًا؛
هر کسی انسانی را بکشد گویا همه انسان ها را کشته و هر کس وسیله حیات او را فراهم سازد، گویا همه انسان ها را زنده کرده است. (مائده/ 32)
و حضرت محمد(صلی الله علیه وآله وسلم) با اعتقاد به این آیات نورانی حقوق همه انسان ها را به رسمیت شناخت و در دفاع از حقوق آنان سعی و تلاش فراوان نمود و سیره عملی آن حضرت بهترین شاهد برای این ادعاست.
2-2- رعایت حقوق بشر در نهج البلاغه
در نظام سیاسی همه انسان ها فارغ از هر نژاد و مذهب و رنگ از حقوق انسانی برخوردارند چون در آفرینش همه یکسانند علی(علیه السلام) در عهدنامه مالک اشتر که در سال 38 هجری هنگامی که او را به فرمانداری مصر برگزید او را ملزم به رعایت حقوق همه شهروندان می نماید و می فرماید:
وَ أَشْعِرْ قَلْبَكَ الرَّحَمَةَ لِلرَّعِيَّةِ، وَ الَْمحَبَّةَ لَهُمْ، وَاللَّطْفَ بِهِمْ، وَ لاَ تَكُونَنَّ عَلَيْهِمْ سَبُعاً ضَارِياً تَغْتَنِمُ أَكْلَهُمْ فَإِنَّهُمْ صِنْفَانِ:
إِمَّا أَخٌ لَكَ فِي الدِّيْنِ، أَوْ نَظِيْرٌ لَكَ فِي الْخَلْقِ، يَفْرُطُ مِنْهُمُ الزَّلَلُ، وَ تَعْرِضُ لَهُمُ الْعِلَلُ، وَ يُؤْتَى عَلَى أَيْدِيْهِمْ فِي الْعَمْدِ وَ الْخَطَإِ، فَأَعْطِهِمْ مِنْ عَفْوِكَ وَصَفْحِكَ مِثْلَ الَّذِي تُحِبُّ أَنْ يُعْطِيَكَ اللَّهُ مِنْ عَفْوِهِ وَصَفْحِهِ؛
مهربانی با مردم را پوشش دل خود قرار داده، و با همه دوست و مهربان باش. مبادا هرگز، چو نان حیوان شکاری باشی که خوردن آنان را غنیمت دانی، زیرا مردم دو دسته اند، دسته ای برادر دینی تو، و دسته دیگر همانند تو در آفرینش می باشند. اگر گناهی از آنان سر می زند یا علت هایی بر آنان عارض می شود، یا خواسته و ناخواسته، اشتباهی می گردند، آنان را ببخشای و بر آنان آسان گیر، آن گونه که دوست داری خدا تو را ببخشاید و بر تو آسان گیرد. (دشتی، 1379، ص 566 )
چند حق از حقوق شهروندان را حضرت علی(علیه السلام) بر می شمارد و مالک اشتر را به عنوان یک دولتمرد در نظام اسلامی ملزم به رعایت آن ها می نماید که عبارتند از:
1- مهربانی با همه مردم صرف انسان بودن و فارغ از هر گونه تبعیض
2- بخشیدن خطاهای آنان
3- آسان گیری بر شهروندان
حضرت علی(علیه السلام) در این کلام گهربار رعایت حقوق همه انسان ها چه مسلمان و چه غیر مسلمان را لازم و ضروری می داند و نژادپرستی را نفی می کند.
2-3- مقدم داشتن حقوق بشر بر حقوق خدا
حقوق بشر از چنان اهمیت و جایگاهی برخوردار است که خداوند متعال آن را بر حقوق خود مقدم داشته است و کسی که حقوق بشر را رعایت نماید این کار او به رعایت نمودن حقوق الهی منجر می شود.
امام علی(علیه السلام) می فرماید:
جَعَلَ اللهُ سُبحانَهُ حُقُوقُ عِبادِهِ مقدّمَهً لِحقُوقِهِ فمَن قام بحُقُوقِ عبادِالله کانَ ذلک مؤدِّیاً اِلی القیامِ بحُقوقِ الله؛
خداوند پاک حقوق مردم را بر حقوق خود مقدم داشت پس هر که حقوق بندگان خدا را رعایت کند این کار به رعایت کردن حقوق خدا بینجامد. (آمدی، 1380، ص388)
2-4- مهم ترین حقوق، حق ملت بر دولتمردان
در تمدن اسلامی رعایت حقوق ملت توسط زمامداران مهم ترین حق شمرده شده است.
امام علی(علیه السلام) می فرماید:
وَ أَعْظَمُ مَا افْتَرَضَ - سُبْحَانَهُ - مِنْ تِلْكَ الْحُقوقِ حَقُّ الْوَالِي عَلَى الرَّعِيَّةِ، وَ حَقُّ الرَّعِيَّةِ عَلَى الْوَالِي؛
و در میان حقوق الهی بزرگ ترین حق، حق زمامدار بر مردم و حق ملت بر زمامدار. (نهج البلاغه، خطبه 214، ص442)
2-5- ثمرات رعایت حقوق ملت توسط زمامداران
رعایت حقوق ملت توسط زمامداران ثمرات بسیار ارزشمندی را به دنبال خواهد داشت. امام علی(علیه السلام) به برخی از این ثمرات اشاره می نماید و می فرماید:
و آن گاه که مردم حق زمامدار را ادا کنند و زمامدار حق مردم را بپردازد حق در آن جامعه عزت یابد و راه های دین پدیدار و نشانه های عدالت برقرار و سنت پیامبر پایدار گردد. پس روزگار اصلاح شود و مردم در تداوم حکومت امیدوار و دشمن در آرزوهایش مأیوس گردد . (همان، ص443)
با توجه به کلام نورانی امام علی(علیه السلام) می توان ثمرات رعایت حقوق متقابل زمامداران و ملت را چنین برشمرد:
1- عزت حق در جامعه
2- برقراری عدالت
3- پایداری سنت پیامبر(صلی الله علیه وآله وسلم)
4- تداوم حکومت
5- مأیوس شدن دشمن
بدیهی است که اگر حقوق متقابل ملت و زمامداران رعایت شود، ملت، دولت و زمامداران را از خود می دانند و در مواقع ضروری از آن ها پشتیبانی می کنند و این امر باعث تداوم حکومت و مأیوس شدن دشمن می شوند.
بدیهی است که اگر حقوق متقابل ملت و زمامداران رعایت شود ملت، دولت و زمامداران را از خود می دانند و در مواقع ضروری از آن ها پشتیبانی می کنند و این امر باعث تداوم حکومت و مأیوس شدن دشمن می شود.
2-6- حقوق متقابل دولت و ملت در تمدن اسلامی
در نظام سیاسی اسلامی مردم نسبت به دولت و حکومت حقوقی دارند که رعایت آن ها توسط دولتمردان بسیار ضروری است. دولت در تمدن اسلامی موظف است که خیرخواه مردم باشد و بیت المال را در میان آن ها عادلانه تقسیم کند و به مردم آموزش دهد و شیوه صحیح زندگی را به آن ها بیاموزند. در تمدن اسلامی ملت باید ملتی آگاه، مسئول، متعهد با فرهنگی متعالی باشد که وظیفه دولتمردان نظام اسلامی است که راه را جهت ترقی و تعالی ملت آماده سازند و موانع را در این باره برطرف نمایند. امام علی(علیه السلام) در این باره می فرماید:
ای مردم، مرا بر شما و شما را بر من حقی واجب شده است، حق شما بر من، آن که از خیرخواهی شما دریغ نورزم و بیت المال را میان شما عادلانه تقسیم کنم، و شما را آموزش دهم تا بی سواد و نادان نباشید، و شما را تربیت کنم تا راه و رسم زندگی را بدانید. و اما حق من بر شما این است که به بیعت با من وفادار باشید، و در آشکار و نهان برایم خیرخواهی کنید، هر گاه شما را فراخواندم اجابت نمایید و فرمان دادم اطاعت کنید. (نهج البلاغه، خطبه34، ص87)
مردم وظیفه دارند نسبت به دولتمردان وفادار باشند و در همه حالات خیرخواه آنان باشند و این چنین در تمدن اسلامی حقوق بشر و شهروندان رعایت می شود و مردم و دولمتردان ملزم به رعایت این حقوق متقابل می باشند.
2-7- بررسی مبانی حقوق بشر در اعلامیه حقوق بشر اسلامی
این اعلامیه که در سال 1989 در کنفرانس تهران تهیه شد و نوزدهمین اجلاس وزیران خارجه دولت های اسلامی در شهر قاهره به تصویب رسید. (سالم الصفار، 1385، ص197) که براساس مبانی قرآن و سیره پیامبر بزرگوار اسلام(صلی الله علیه وآله وسلم) می باشد بیانگر رعایت حقوق بشر در تمدن اسلامی است. گر چه در تهیه این اعلامیه مسلمانان و فرهیختگان جهان اسلام دیر اقدام نموده اند ولی گامی مؤثر در دفاع از رعایت حقوق بشر در تمدن اسلامی است که اکنون به بعضی از حقوقی که به عنوان حقوق بشر اسلامی در این اعلامیه بیان شده است می پردازیم.
2-7-1- حق حیات
یکی از حقوقی که در تمدن اسلامی هر شهروندی از هر نژاد و مذهب و رنگ از آن برخوردار است حق حیات و زندگی است.
مَن قَتَلَ نَفْسًا بِغَيْرِ نَفْسٍ أَوْ فَسَادٍ فِي الأَرْضِ فَكَأَنَّمَا قَتَلَ النَّاسَ جَمِيعًا وَمَنْ أَحْيَاهَا فَكَأَنَّمَا أَحْيَا النَّاسَ جَمِيعًا؛
هر كس كسى را جز به قصاص قتل يا [به كيفر] فسادى در زمين بكشد چنان است كه گويى همه مردم را كشته باشد و هر كس كسى را زنده بدارد چنان است كه گويى تمام مردم را زنده داشته است.(سوره مائده، آیه 32)
از این جهت در فرهنگ اسلامی خودکشی به شدت مذمت شده و هیچ انسانی حق ندارد حق حیات را از خود سلب کند.
امام علی(علیه السلام) نیز در نهج البلاغه مالک اشتر و همه زمامداران در تمدن اسلامی را ملزم به رعایت حق حیات انسان ها می نماید و آنان را به شدت از خونریزی برحذر می دارد و می فرماید:
از خونریزی بپرهیز، و از خون ناحق پروا کن که هیچ چیز مانند خون ناحق کیفر الهی را نزدیک، مجازات را بزرگ نمی کند و نابودی نعمت ها را سرعت نمی بخشد و زوال حکومت را نزدیک نمی گرداند و روز قیامت خدای سبحان قبل از رسیدگی اعمال بندگان نسبت به خون های ناحق ریخته شده داوری خواهد کرد پس با ریختن خونی حرام حکومت خود را تقویت مکن زیر خون ناحق، پایه های حکومت را سست و پست می کند و بنیاد آن را برکنده و به دیگری منتقل سازد. (نهج البلاغه، نامه 53، ص589)
امام علی(علیه السلام) درباره حق حیات دولتمردان را در تمدن اسلامی موظف می نماید که هرگز این حق اولیه بشر را از کسی نگیرد که در صورت خونریزی ناحق زوال حکومت نزدیک می گردد و خون ناحق موجب می شود که پایه های حکومت سست گردد.
2-7-2- حق کرامت انسانی
این حق انسانها ریشه در قرآنکریم دارد چون اوین کسی که کرامتانسانی را ارج مینهد خودِ خداوند است و میفرماید:
وَلَقَدْ كَرَّمْنَا بَنِي آدَمَ وَحَمَلْنَاهُمْ فِي الْبَرِّ وَالْبَحْرِ وَرَزَقْنَاهُم مِّنَ الطَّيِّبَاتِ وَفَضَّلْنَاهُمْ عَلَى كَثِيرٍ مِّمَّنْ خَلَقْنَا تَفْضِيلًا؛
و به راستى ما فرزندان آدم را گرامى داشتيم و آنان را در خشكى و دريا [بر مركبها] برنشانديم و از چيزهاى پاكيزه به ايشان روزى داديم و آنها را بر بسيارى از آفريدههاى خود برترى آشكار داديم.(سوره اسراء، آیه70)
لقمان حکیم به پسرش می فرماید:
فرزندم! هیچ کس را به سبب کهنه بودن جامه اش تحقیر مکن (و خوار مساز) زیرا پروردگار تو و او یکی است. (مهدوی ارزگانی، 1389، ص21)
آیه فوق بیانگر رعایت حق کرامت انسانی است که خداوند می فرماید ما فرزندان آدم را گرامی داشتیم و سخن لقمان این اصل را یادآوری می کند که کسی را به واسطه لباس ظاهری خوار مشمار.
در قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران درباره حق کرامت انسانی آمده است که:
جمهوری اسلامی نظامی است بر پایه ایمان به ... کرامت و ارزش والای انسانی و آزادی توأم با مسئولیت او در برابر خدا. (صادقی، 1385، ص21)
بنابراین در نظام سیاسی اسلام دولتمردان مسئولند حرمت را پاس دارند و این حق فطری بشر یعنی حق کرامت انسانی او را رعایت کنند.
2-7-3- حق آزادی
از جمله حقوقی که همه شهروندان در تمدن اسلامی از آن برخوردارند حق آزادی است چه این که در مکتب اسلام خداوند، انسان ها را آزاد خلق کرده است و هیچ کس در هیچ شرایطی حق ندارد این حق را از مردم سلب کند.
امام علی(علیه السلام) می فرماید:
ولاتَکُن عَبدَ غَیرِک وَ قَد جَعَلَکَ اللهُ حُراً؛
برده دیگری مباش که خدا تو را آزاد آفریده است. (نهج البلاغه، نامه 31، ص532)
همچنین آن امام بزرگوار آزادی را حقی از جانب خدا برای انسان ها می داند و می فرماید:
اَیُّها الناسُ اِنَّ آدَمَ لم یَلدٌ عبداً ولا امهً و انّ النّاسَ کُلُّهُم اَحرارٌ؛
ای مردم آدم برده و کنیز به دنیا نیاورده است همانا همه مردم آزادند. (مهدوی ارزگانی، 1389، ص14)
و دولتمردان در تمدن اسلامی موظف هستند این حق را محترم بشمارند چون حقی خدادادی و فطری است.
2-7-4- حقوق مساوی در برابر قانون
یکی از حقوق اولیه ای که هر شهروندی در تمدن اسلامی از آن برخوردار است حق برابری در برابر قانون و برخورداری از حقوق مساوی برخوردارند و رنگ و نژاد و زبان و مانند اینها سبب امتیاز نخواهد بود.
در اصل بیستم نیز آمده است که همه افراد ملت اعم از زن و مرد یکسان در حمایت قانون قرار دارند و از همه حقوق انسانی، سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی با رعایت موازین اسلام برخوردارند. (صادقی، 1385، ص30)
عایشه همسر پیامبر نقل می کند که:
زنی از بنی مخزوم کالا به عاریت می گرفت و سپس انکار می کرد (که کالایی گرفته است). پیامبر(صلی الله علیه وآله وسلم) دستور داد دست او را قطع کنند. خانواده آن نزد اسامه رفتند و از او خواستند نزد پیامبر(صلی الله علیه وآله وسلم) وساطت کند. اسامه نیز درباره آن زن با پیامبر(صلی الله علیه وآله وسلم) صحبت کرد. پیامبر(صلی الله علیه وآله وسلم) فرمود: ای اسامه! نبینم درباره (جاری نشدن) حدی از حدود خدا صحبت می کنی! پیامبر (صلی الله علیه وآله وسلم)، سپس، به ایراد خطبه پرداخت و فرمود: پیشینیان شما از آن رو هلا ک شدند که اگر در میان آن ها نجیب زاده ای دزدی می کرد کاری به او نداشتند و اگر ضعیف و بیچارهای دست به سرقت می زد دستش را می بریدند. سوگند به آن که جانم در دست اوست اگر فاطمه دختر محمد هم این کار را می کرد دستش را قطع می کردم. (ری شهری، 1379، ج3، ص1049)
2-7-5- حق آموزش و آموختن
در تمدن اسلامی همه شهروندان از حق مساوی در آموزش برخوردارند و همگان حق بهره برداری از تولیدات علمی و ادبی دارند و دولتمردان ملزم هستند این حق را رعایت نمایند و هیچ گونه تبعیضی را در این امر روا ندارند و حق جلوگیری از آموزش را برای هیچ کس ندارند.
پیامبرگرامی اسلام حضرت محمد(صلی الله علیه وآله وسلم) می فرماید:
العلم لا یَحِلُّ مَنعُهُ؛
جلوگیری از علم جایز نیست. (مهدوی ارزگانی، 1389، ص45)
در قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران در اصل سی ام آمده است که دولت موظف است وسایل آموزش و پرورش رایگان را برای همه ملت تا پایان دوره متوسطه فراهم سازد و وسایل تحصیلات عالی را تا سر حد خودکفایی کشور به طور رایگان گسترش دهد. (صادقی، 1385، ص33)
لازم به توضیح است که از نظر قانون مسئولیت اجرایی قانون اساسی بر ریاست محترم جمهوری اسلامی ایران لازم و ضروری است و ایشان باید در اجرای قانون اساسی از جمله فراهم نمودن امکانات تحصیل برای همگان تلاش نماید.
2-7-6- حق انتخاب شغل
یکی از حقوق انسانی حق آزادی انتخاب شغل است. از دیدگاه اسلام هیچ کس را نمی توان به کاری مجبور کرد.
حضرت علی(علیه السلام) در این باره می فرماید:
من روا نمی دانم کسی را به انجام کاری مجبور کنم که آن را دوست ندارد. (مهدوی ارزگانی، 1389، ص46)
و بدین وسیله امام علی بن ابیطالب(علیه السلام) به عنوان بزرگ ترین دولتمرد جهان اسلام بر همگان واجب می نماید که این حق انسان ها را رعایت نمایند. در ماده 14 حقوق بشر اسلامی نیز این حق ذکر شده است. (سالم الصفار، 1385، ص198)
2-7-7- حق انتخاب ملیت و تابعیت
این امر نیز یکی از حقوقی است که در فرهنگ و تمدن اسلامی بدان اشاره شده است و رسول گرامی اسلام حضرت محمد(صلی الله علیه وآله وسلم) می فرماید:
زمین، زمین خداست و بندگان، بندگانِ خدا هستند پس هر یک از شما هر جا نکو یافت تقوای الهی پیشه کند و اقامت گزیند. (مهدوی ارزگانی، 1389، ص38)
2-7-8- حق امنیت مالی
این حق نیز یکی از حقوق دیگری است که در فرهنگ و تمدن اسلامی دولتمردان ملزم به رعایت آن هستند.
امام مهدی موعود (عجل الله تعالی فرجه الشریف ) می فرماید:
برای هیچ کس تصرف در مال دیگری جایز نیست مگر با اجازه او. (طبرسی، 1381، ص563)
که این حق نیز لازمه زندگی بشر است و بر مالکیت انسان ها مهر تأیید می زند و کسی نمی تواند بدون اجازه در اموال دیگران تصرف نماید.
2-8- الزام به رعایت حقوق بشر درباره ابن ملجم قاتل امام علی(علیه السلام)
حقوق بشر در مکتب اسلام از چنان جایگاه و اهمیتی برخوردار است که امام علی(علیه السلام) به عنوان امام و وصی رسول خدا و مسئولیت دولت اسلامی در آن زمان که فردی چون ابن ملجم در سال 40 هجری در شهر کوفه او را ترور می نماید و بتی ناجوانمردانه سر او وارد می سازد.[1] امام علی(علیه السلام) به عنوان مسئول دولت اسلامی فرزندان و اطرافیان خود را ملزم می نمایند حتی حقوق انسانی یک فرد قاتل (ابن ملجم) را رعایت نمایند و از مثله کردن او بپرهیزند.
امام علی(علیه السلام) در فرازی از وصیت خود به امام حسن(علیه السلام) می فرماید:
يَابَنِي عَبْدِالْمُطَّلِبِ لاَ أُلْفِيَنَّكُمْ تَخُوضُونَ دِمَاءَ الْمُسْلِمِينَ خوْضاً تَقُولُونَ: »قُتِلَ أَمِيْرُالْمُؤْمِنِينَ« أَلاَ، لاَ تَقْتُلُنَّ بِي إِلاَّ قَاتِلِي.
أُنْظُرُوا إِذَا أَنَامِتُّ مِنْ ضَرْبَتِهِ هذِهِ، فَاضْرِبُوهُ ضَرْبَةً بِضَرْبَةٍ، وَ لاَ يُمَثَّلُ بِالرَّجُلِ، فَإِنِّي سَمِعْتُ رَسُوْلَ اللَّهِصلى الله عليه وآله وسلم يَقُولُ: »إِيَّاكُمْ وَالْمُثْلَةَ وَ لَوْ بِالْكَلْبِ الْعَقُورِ«.؛
ای فرزندان عبدالمطلب؛ مبادا پس از من دست به خون مسملین فرو برید[و دست به کشتار بزنید] و بگویید، امیرمؤمنان کشته شد، بدانید حز کشنده من کسی دیگر نباید کشته شود. درست بنگرید! اگر من از ضربت او مُردم، او را تنها یک ضربت بزنید، و دست و پا و دیگر اعضای او را مبرید، من از رسول خدا(صلی الله علیه وآله وسلم) شنیدم که فرمود: «بپرهیزید از بریدن اعضای مرده، هر چند سگ دیوانه باشد.» (دشتی، 1379، ص560-561)
ابن ملجم شهروند عادی جامعه نیست بلکه طغیانگری است که احیاگر عدالت رهبر و پیشوای مسلمین علی(علیه السلام) که مسئولیت دولت اسلامی را بر عهده دارد به شهادت می رساند ولی امام علی(علیه السلام) اطرافیان خود را به رعایت حقوق این فرد طغیانگر فرا می خواند و در آخرین جملات و وصیت خود آنان را ملزم می سازد که از خون ریزی و کشتار انسان های بی گناه پرهیز کنند و می فرماید جز کشنده او کسی دیگر باید کشته شود او یک ضربت وارد ساخته است و باید در صورت شهادت آن حضرت یک ضربت بیشتر بر او وارد نسازند.
همچنین در روایات آمده است که در میان خوارج چهل مرد زخمی بود، پس علی(علیه السلام) فرمان داد تا آن ها را وارد کوفه نمایند و مداوا نمایند تا بهبود یابند. (ری شهری، 138، ج4، ص353)
[1]. ضربتی که باعث گردید حضرت علی(علیه السلام) پس از دو روز به شهادت برسد.
2-9- لزوم تأمین امنیت فردی و اجتماعی مردم توسط دولتمردان
یکی از وظایف دولتمردان در تمدن اسلامی تأمین امنیت فردی و اجتماعی مردم در نظام سیاسی اسلام است. تأمین امنیت از مهم ترین حقوق مردم محسوب می شود که همگان باید در سایه امنیت دولت اسلامی در آرامش زندگی کنند.
امام باقر(علیه السلام) می فرماید:
مَن أَشارَ بِحَدیدَهٍ فی مِصرٍ قُطِعَت یَدُهُ، و مَن ضَرَبَ فیها قُتِلَ؛
هر کس (به منظور ایجاد رعب و وحشت) در شهر، با اسلحه به سوی مردم اشاره کند، دستش بریده می شود، و هر کس کسی را مورد ضرب قرار دهد کشته می شود. (مهدوی ارز گانی، 1389، ص 26)
امام علی(علیه السلام) آن گاه که به امنیت شهروندان در حکومت اسلامی آسیب وارد می شود و مردی از لشکر شام به خانه زنی مسلمان و زنی غیرمسلمان که در پناه حکومت اسلام بوده و در شهر انبار در سال 38 هجری تأسف خود را نشان می دهد و به شدت می فرماید:
به من خبر رسیده که مردی از لشکر شام به خانه زنی مسلمان و زنی غیر مسلمان که در پناه حکومت اسلام بوده وارد شده، و خلخال و دستنبد و گردن بند و گوشواره های آن ها را به غارت برده، در حالی هیچ وسله ای برای دفاع، جز گریه و التماس کردن، نداشته اند.
لشکریان شام با غنیمت فراوان رفتند بدون این که حتی یک نفر آنان، زخمی بردارد، و یا قطره خونی از او ریخته شود، اگر برای این حادثه تلخ، مسلمانی از روی تأسف بمیرد، ملامت نخواهد شد، و از نظر من سزاوار است. (نهج البلاغه، 1379، ص75)
بنابراین یکی از مهم ترین وظایف دولتمردان تأمین امنیت فردی و اجتماعی شهروندانی است که در نظام اسلامی به سر می برند.
2-10- الزام دولتمردان به رعایت حقوق حیوانات در تمدن اسلامی
در نظام سیاسی اسلام علاوه بر این که بر دولتمردان لازم و ضروری است که حقوق مردم و شهروندان را رعایت نمایند حتی بر دولتمردان نظام اسلام واجب است که حقوق حیوانات را نیز رعایت نمایند. رسول گرای اسلام(صلی الله علیه وآله وسلم) آن مرد آسمانی به عنوان بنیان گذار حکومت اسلامی در مدینه منوره نه تنها به حقوق انسان و بشر بلکه به حقوق حیوانات نیز عنایت کامل داشت به همین جهت وقتی شتری را دید که با پای بسته در زیر بار خوابیده است با ابراز ناراحتی پرسید: صاحب شتر کجاست؟ به او بگویید آماده حضور در محکمه و داوری باشد. (مجلسی، 1403، ص376)
همچنین از آن بزرگوار نقل نموده اند که فرمود: هر که گنجشکی را بناحق بکشد خدا روز قیامت از وی بازخواست کند. (پاینده، بی تا، ص 597)
علی(علیه السلام) به عنوان بزرگترین دولتمرد در حکمت اسلامی و بنیانگذار حکومت مسئولان و دولتمردان نظام اسلامی را به رعایت حقق حیوانات فرا می خواند و در دستورالعمل آن حضرت به مأموران جمع آوری مالیات راجع به حمایت از حقوق حیوانات می فرمایند:
در رساندن حیوانات آن را به دست چوپانی که خیرخواه و مهربان، امین و حافظ، که نه سخت گیر باشد و نه ستمکار، نه تند براند و نه حیوانات را خسته کند، بسپار، سپس آن چه از بیت المال جمع آوری شد برای ما بفرست، تا در نیازهایی که خدا اجازه فرموده مصرف کنیم . هر گاه حیوانات را به دست فردی امین سپردی، به او سفارش کن تا:ذ «بین شتر و نوزادش جدایی نیفکند، و شیر آن را ندوشد تا به بچه اش زیانی وارد نشود. در سوار شدن بر شتر عدالت را رعایت کند، و مراعات حال شتر خسته یا زخمی که سواری دادن برای او سخت است بنماید. آن ها را در سر راه به درون آب ببرد، و از جاده هایی که دو طرف آن علف زار است به جاده بی علف نکشاند، و هر چند گاه شتران را مهلت دهد تا استراحت کنند، و هر گاه به آب و علفزار رسید، فرصت دهد تا علف بخورند و آب بنوشند.»
تا آن گاه که به اذن خدا بر ما وارد شوند، فربه و سرحال، نه خسته و کوفته، که آن ها را بر اساس رهنمود قرآن، و سنت پیامبر(صلی الله علیه وآله وسلم) تقسیم نماییم. (دشتی، 1379، ص 507)
در این دستورالعمل نکاتی بسیار دقیق و روانشناسانه نسبت به حمایت از حقوق حیوانات و رعایت آن آمده است که قبل توجه است که عبارتند از:
1- حیوانات باید به دست چوپانی امین، خیرخواه و مهربان سپرده شود.
2- بین شتر و نوزادش جدایی نیندازید.
3- شیر مادر را ندوشند تا حق بچه اش پایمال نشود.
4- مراعات حال حیوان خسته یا زخمی
5- رعایت حقوق حیوانات در خوردن به موقع آب و غذا
3-1- مبارزه با تبعیض نژادی و رعایت حقوق اقلیت ها در کلام نورانی حضرت محمد(صلی الله علیه وآله وسلم)
موضوع افتخار به فامیل و خانواده و قبیله و برتری عرب بر عجم از دردهای ریشه دار جامعه عرب بود. حضرت محمد(صلی الله علیه وآله وسلم) بر تمام ملاک های موهوم برتری قلم بطلان و خط قرمز کشید و فرمود:
ایها الناس اِنَّ الله کل اذهب عنکم نخوه الجاهلیه وتفاخرها بآبائها اِلا اَنکم من آدم و آدم من طین اِلا اِن خیر عبادالله عبد اتقاه؛
ای مردم! خداوند در پرتو اسلام افتخارات دوران جاهلیت و مباهات به وسیله انساب را از میان برداشت همگی از آدم به وجود آمده اید و او نیز از گل آفریده شده است بهترین مردم کسی که از گناه و نافرمانی چشم بپوشد. (سبحانی، 1368، ج2، ص340)
آن حضرت برای این که حقوق انسان ها پس از اوبه واسطه رنگ پوستشان یا نژادشان پایمال نشود در حجه الوداع و آرین روزهای عمر خویش فرمود:
ایهاالناس اِنَّ رَبَّکُم واحِدٌ و اِنّ آباکم واحِدٌ، کُلُّکُم لِآدَمَ و آدَمُ من تراب «اِنَّ اکرمَکُم عندالله اتقاکم» و لیس لِعَربیً علی عَجَمیٍّ فَضلُ اِلّا بالتقوی اَلا هل بَلّغتُ قالوُا: نَعَم، قال فَلیُبَلِّغ الشاهدُ الغائب
ای مردم! من به تحقیق پروردگارتان یکی است و پدرتان نیز یکی است همه شما از آدم و او نیز از خاک بود (هر آینه گرامی ترین شما نزد خدا پرهیزکارترین شماست. (حجرات/13) برای هیچ فرد عربی بر عجمی فضیلتی نیست مگر به پرهیزکاری. هان! آیا ابلاغ کردم؟ گفتند: آری. فرمود: پس حاضر (آن چه شنیده) به غائب برساند. (ابن شعبه، 1377، ج2، ص56)
هم چنین آن حضرت برای پاسداری از حقوق اقلیت های نژادی از عجم یا رنگین پوستان و برای جلوگیری از خودبرتربینی بعضی از اعراب بر دیگران فرمود:
اِنَّ الناس مِن عَهدِ آدم اِلی یَومِنا هذا مِثلُ اسنان المِشط لافَضلَ لِلعَربیِّ عَلی العَجَمی ولا لِلاَحمَرَ عَلَی الاَسوَدَ اِلا بالتّقوی؛
همه مردم در روزگار گذشته و حال، مانند دندانه های شانه مساوی و برابرند و عرب بر عجم و سرخ بر سیاه برتری ندارند، ملاک فضیلت تقوی و پرهیزکاری است. (سبحانی، 1368، ج2، ص342)
آن حضرت آزادی و برابری انسان ها را از ارزش های دین خود معرفی کردند و عملاً با بیان این جمله که همه انسان ها با هم برابرند بر تمامی امتیازات دوران جاهلی خط بطلان کشید.
3-2- قانون اساسی مدینه
حضرت محمد(صلی الله علیه وآله وسلم) پس از هجرت به مدینه منوره با اقلیت های مذهبی پیمانی را امضا
کرد که بزرگ ترین قرارداد و سند تاریخی برای حکومت نوبنیاد اسلامی و جامعه نبوی به شمار می رفت در قسمتی از این پیمان چنین آمده است:
یهودان بنی عوف (بنی عوف تیره ای از انصارند) با مسلمانان متحد و در حکم یک ملتند و مسلمانان در آیین و دین خود آزادند. (سبحانی، 1368، ج1، ص465)
علاوه بر این هنگامی که گروهی از نصارای نجران به مدینه آمدند و وارد مسجد شدند و وقتی خواستند نماز بخوانند پیامبر فرمود آن ها را آزاد بگذارید و آن ها به سوی شرق نماز خواندند. (ابن هشام، 1375، ج2، ص217-216)
بدین وسیله اقلیت های مذهبی در پناه این پیمان و به رسمیت شناخته شدن حقوق آن ها توسط حضرت محمد(صلی الله علیه وآله وسلم) در مدینه منوره در سایه امنیت اسلامی و حکومت نبوی زندگی می کردند و چه بسا روابطی که مسلمانان بر پایه ارزش های انسانی با آن ها برقرار می کردند موجب می شد که به اسلام روی آورند.
3-3- مبارزه با تبعیض نژادی و رعایت حقوق اقلیت ها توسط پیامبر(صلی الله علیه وآله وسلم)
حضرت محمد(صلی الله علیه وآله وسلم) پس از آن که در مدینه منوره مسجدی بنا نمود بلال را که سیاه پوست بود و برده ای آزاد شده به عنوان اولین مؤذن برگزید. (ابن هشام، 1375، ج1، ص340)
هم چنین سلمان فارسی که عجم و غیرعرب بوده و در میان مسلمین آن زمان از اقلیت های نژادی بود وقتی در ماجرای جنگ خندق به پیامبر(صلی الله علیه وآله وسلم) اعلام کرد که در ایران ما در چنی مواردی در اطراف خندق حفر می کنند بین مهاجران وانصار در مورد او بگو مگو درگرفت. مهاجران می گفتند که سلمان از ماست و انصار می گفتند که او از ماست. پیامبر(صلی الله علیه وآله وسلم) فرمود: سلمانُ منّا اهل البیت (واقدی، 1369، ج2، ص334 و سبحانی، 1368، ح2، ص128)
3-4- حقوق اقلیت های مذهبی و نژادی در قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران
در قانون اساسی ما که برگرفته از قرآن و سنت پیامبر(صلی الله علیه وآله وسلم) و ائمه اطهار(علیه السلام) است حقوق اقلیت ها به رسمیت شناخته شده و آن ها آزادند که در حدود قانون مراسم مذهبی خویش را به جای آورند چنان که در اصل سیزدهم قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران و اصل چهاردهم چنین آمده است:
ایرانیان زرتشتی، کلیمی و مسیحی تنها اقلیت های دینی شناخته می شوند که در حدود قانون در انجام مراسم دینی خود آزادند و در احوال شخصیه و تعلیمات دینی بر طبق آیین خود عمل می کنند.(اصل سیزدهم)
به حکم آیه شریفه «لاینهکم الله عن الذین لم یقاتلوکم فی الدین و لم یخرجوکم من دیارکم ان تبروهم و تقسطوا الیهم ان الله یحب المقسطین» دولت جمهوری اسلامی ایران و مسلمانان موظفند نسبت به افراد غیرمسلمان با اخلاق حسنه و قسط و عدل اسلامی عمل نمایند و حقوق انسانی آن را رعایت کنند. این اصل در حق کسانی اعتبار دارد که بر ضد اسلام و جمهوری اسلام ایران توطئه و اقدام نکنند.(اصل چهاردهم) (صادقی، 1385، ص27)
هم چنین در اصل نوزدهم قانون اساسی برتری های نژادی مطرود شمرده است که در این اصل آمده است:
مردم ایران از هر قوم و قبیله که باشند از حقوق مساوی برخوردارند و رنگ، نژاد، زبان و مانند این ها سبب امتیاز نخواهد بود. (صادقی، 1385، ص30)
3-5- پایان تبعیض نژادی توسط حضرت محمد(صلی الله علیه وآله وسلم) از دیدگاه مستشرقان
حضرت محمد(صلی الله علیه وآله وسلم) با نبوغ پیچیده خود و با یک جمله ساده و فراگیر به تبعیض نژادی پایان بخشید چیزی که پیرامون آن هزاران قانون تصویب شده بود اما همه آن ها عملاً هیچ سودی به حال اقلیت های نژادی در کشورهای مختلف نداشت.
ژوزف اوبرمان خاور شناس اتریشی در این باره می گوید:
بررسی زندگی و شخصیت محمد(صلی الله علیه وآله وسلم) یکی از دشوارترین کارها برای محققان و سیره نگاران است، چه، او نبوغ پیچیده و ناشناخته ای داشت و نخستین کسی بود که با جمله ساده و فراگیر «همه مسلمانان با یکدیگر برادرند» به تبعیض نژادی پایان بخشید و این مشکل بزرگ را در سیزده قرن قبل با همین چند کلمه حل و فصل کرد، در صورتی که امروزه برای رفع همین مشکل ده ها سمینار تشکیل شده و صدها کتاب به چاپ رسیده که سود چندانی نداشته اند و به عقیده من این قضیه تا قرن آینده نیز به طور کامل حل نخواهد شد. (الصفار 1385، ص191)
هم چنین حضرت محمد(صلی الله علیه وآله وسلم) بر ضد همه سنت های جاهلی و قبیله ای و نژادی قیام کرد و امتی با فرهنگ و متمدن به وجود آورد که خاورشناس و دانشمند بزرگ فرانسوی ژان ژاک روسو درباره آن می گوید:
«محمد(صلی الله علیه وآله وسلم) از قبایل پراکنده عرب امتی یگانه به وجود آورد، امتی بزرگ که حکومتش از رود «تاج» در اسپانیا تا رود «گنگ» در هند را فرا گرفت و در روزگاری که اروپا در ظلمت جهل و نادانی های قرون وسطا فرو رفته بود، پرچم های تمدن را در سرزمین های گوناگون به اهتراز درآورد.» (الصفار 1385، ص106)
3-6-رعایت حقوق اقلیت ها توسط مسلمانان به اعتراف گوستاولوبون
محترم شمردن حقوق اقلیت ها در جامعه نبوی توسط حضرت محمد(صلی الله علیه وآله وسلم) آن چنان تأثیرگذار بود که به عنوان ارزش دینی در نهاد و سرشت مسلمانان درونی گردید. مسلمانان هیچ گاه سعی نکردند که مذهب و دین خویش را با زور سرنیزه اشاعه دهند بلکه به عوض این که در نشر فرهنگ اسلامی اعمال نفوذ کنند صریحاً اعلام می کردند که تمام رسوم و عادات و مذهب اقوام مغلوبه را کاملاً محترم می شمردند و این مسئله از امور مسلم و قطعی است به طوری که دکتر گوستاو لوبون دانشمند شهیر فرانسوی به این امر اعتراف می کند و در کتاب تمدن اسلام و عرب می گوید:
... آن ها (مسلمانان) در شروع امر، با اقوامی سر و کار پیدا نمودند که سالیان دراز تحت فشار مظالم حکام ستم پیشه واقع شده و به آن ها انواع و اقسام ظلم و ستم را روا می داشتند. این رعایای ستمدیده، حکومت این حکام جدید را با کمال رغبت تمکین می نمودند، زیرا که می دیدند نسبت به سابق، کمال امنیت و آزادی را دارند. طرز رفتار با این اقوام مغلوبه باید چه باشد، به طور خیلی واضح و روشنی معین شده بود و خلفای اسلام مخصوصاً از نظر حسن سیاست، هیچ وقت در صدد این برنیامدند که مذهب را با سرنیزه اشاعه دهند، بلکه به عوض آن که در انتشار دیانت اعمال نفوذ کنند ـ چنان که ورد زبان هاست ـ صریحاً اظهار نظر می کردند که تمام رسوم و عادات و مذهب اقوام مغلوبه را کاملاً محترم خواهند شمرد و بعد در مقابل این آزادی که به آن ها می دادند، خراج خیلی کمی به عنوان جزیه از آن ها می گرفتند که مقدار آن نسبت به احجافات حکام سابق، خیلی کم بوده است. (گوستاولوبون، 1334، ص157)
و در همان کتاب ادامه می دهد:
... عمال دولت اسلام، تا این حد به عهد خود محکم و ثابت و نسبت به آن مردمی که آنی از تحمیلات و مظالم مأمورین مرکزی آسوده نبودند، به قدری خوب رفتار کردند که مردم به رضا و رغبت، دین اسلام و زبان عرب را اختیار نمودند و من باز می نویسم که؛ امثال این گونه نتایج را هیچ وقت نمی توان به زور شمشیر حاصل نمود، و فاتحینی که پیش از عرب به مصر رفته اند، هرگز نتوانستند چنین موقعیتی حاصل کنند.
در فتوحات عرب یک نکته است که در کشورستانانِ بعد، آن نکته یافت نمی شود. ملاحظه کنید اقوام دیگری مثل بربرها (که روم را فتح نمودند) یا ترک و غیره، به مقصد جهانگیری قیام نموده، فتوحات نمایانی هم کردند، لیکن نتوانستند تمدنی تأسیس کنند، بلکه بیشتر همشان این بود که از اموال قوم مغلوب هر قدر بتوانند بهره ببرند، بر خلاف فاتحین اسلام که در قلیل مدتی شالوده تمدن جدیدی ریخته و قسمت اعظم اقوام ممالکِ مفتوحه را مهیا کردند که تمام اجزای این تمدن جدید، حتی مذهب و زبان آنان را اختیار کنند. (گوستاو لوبون، 1334، ص159)
و این چنین آموزه های پیامبرعظیم الشأن اسلام حضرت محمد(صلی الله علیه وآله وسلم) در مورد رعایت حقوق اقلیت ها در جامعه نبوی تأثیر گذار گردید و به عنوان ارزشی اسلامی در نهاد مسلمین درونی گردید تا جایی که مورخان و اندیشمندان غیرمسلمان به آن اعتراف می نمایند.
3-7- یهود و نصاری: عدالت شما مسلمانان برای ما بهتر است!
عده ای از اقلیت های یهود و نصاری در پناه اسلام بودند و به زمامداران اسلامی مالیات پرداخته بودند هنگامی که سپاهیان هراکلیوس برای جنگ یرموک آماده شدند زمامداران اسلامی همه مالیاتی را که آن ها پرداخته بودند برگردانیدند و به آن ها گفتند ما اکنون یاری و دفاع از شما را به عهده نمی گیریم و شما به حال خود باشید و از خود دفاع کنید، آن ها گفتند که زمامدارای و عدالت شما برای ما بهتر از وضع سابق است که ما در زیر ظلم و شکنجه ظالمان به سر می بریم در این باره در کتاب فتوح البلدان بلاذری که به فرموده حضرت آیت الله علامه جعفری از معتبرترین کتب تاریخ آمده است:
ابوحفص دمشقی از سعیدبن عبدالعزیز نقل می کند که او می گوید: قضیه از راه یمن رسیده است که هنگامی که هراکلیوس سپاهیان خود را برای جنگ با مسلمانان جمع کرد و مسلمانان از این جریان اطلاع پیدا کردند که سپاهیان هراکلیوس برای جنگ یرموک آماده شده اند، همه آن مالیاتی را که از اهالی حمص گرفته بودند، به خود آنان برگرداندند و گفتند: ما اکنون یاری و دفاع از شما را به عهده نمی گیریم، و شما به حال خود باشید و از خویشتن دفاع کنید، زیرا ما به وضع اضطراریِ خود مشغول هستیم.
مردم حمص گفتند: زمامداری و عدالت شما برای ما، بهتر از آن وضع سابق است که ما در زیر ظلم و شکنجه ظالمان به سر می بردیم. و ما سپاهیان هراکلیوس را به کمک فرمانده شما از شهر بیرون بشود، مگر این که ما نهایت تلاش خود را انجام بدهیم و مغلوب شویم.
مردم حمص، دروازه های شهر را بستند و هم چنین اهالی سایر شهرها چه نصاری و چه یهود که با مسلمین مصالحه کرده بودند، همین کار را کردند که اهل حمص کرده بودند و آنان گفتند: اگر روم و پیروان آنان بر مسلمانان پیروز شود، ما به همان وضع سابق خود برمی گردیم و اگر آنان پیروز نشوند، ما تا آخرین نفرمان (مادامی که یک نفر از ما باقی است) و با وضعی که با مسلمانان داریم، ثابت نگاه خواهیم داشت.
هنگامی که خداوند کفار را شکست داد و مسلمین را پیروز ساخت، یهود و نصاری، دروازه های خود را به روی سپاهیان مسلمین گشودند و در حال خوشخالی پایکوبان و دست افشان به پیشواز مسلمانان رفتند و مالیات را پرداختند. (جعفری، 1381، ص486)
مسلمانان آن چنان رفتار عدالت خواهانه ای با اقلیت ها داشتند و حقوق آن ها را رعایت می کردند که آن ها اعتراف کردند که عدالت زمامداران اسلامی برای آن ها از هم کیشان خویش بهتر می دانستند و این افتخار بزرگی برای مسلمین و مربی آنان حضرت محمد(صلی الله علیه وآله وسلم) است.
3-8- رعایت حقوق اقلیت های نژادی در سیره نبوی
پیامبر(صلی الله علیه وآله وسلم) به تمامی تعصبات عربی و نژادی پایان بخشید و تبعیضات ضدبشری را مطرود و منفور دانست وبه شدت با تبعیض میان عرب و غیر عرب مبارزه کرد و ائمه هدی صلوات الله علیهم اجمعین به پیامبر(صلی الله علیه وآله وسلم) اقتدا می نمودند که تاریخ آن ها را ثبت و ضبط نموده است از آن جمله:
روزی گروهی از «موالی» آمدند به حضور امیرالمؤمنین(علیه السلام) و از اعراب شکایت کردند و گفتند رسول خدا(صلی الله علیه وآله وسلم) هیچ گونه تبعیضی میان عرب و غیرعرب در تقسیم بیت المال یا در ازواج قایل نبود. بیت المال را بالسویه تقسیم می کرد و سلمان و بلال و صهیب در عهد رسول با زنان عرب ازدواج کردند ولی امروز اعراب میان ما و خودشان تفاوت قائلند. علی(علیه السلام) رفت و با اعراب در این زمینه صحبت کرد، اما مقید واقع نشد، فریاد کردند: ممکن نیست، ممکن نیست. علی در حالی که از این جریان خشمناک شده بود آمد میان موالی و گفت با کمال تأسف اینان حاضر نیستند با شما روش مساوات پیش گیرند و مانند یک مسلمان متساوی الحقوق رفتار کنند، من به شما توصیه می کنم که بازرگانی پیشه کنید خداوند به شما برکت خواهد داد. (مطهری، 1373، ص137)
هم چنین وقتی که میان یک زن عرب و یک زن ایرانی اختلاف واقع می شود و کار به آن جا می کشد که به حضور علی(علیه السلام) شرفیاب می شوند و علی(علیه السلام) میان آن دو هیچ گونه تفاوتی قایل نمی شود و مورد اعتراض زن عرب واقع می شود، علی(علیه السلام) دست می برد و دو مشت خاک از زمین برمی دارد و به آن خاک ها نظر می افکند و آن گاه می گوید: من هر چه تأمل می کنم میان این دو مشت خاک فرقی نمی بینم. (مطهری، 1373، ص138)
حضرت آیت الله مطهری در بیان این رفتار حضرت علی(علیه السلام) می فرماید:
علی(علیه السلام) با این تمثیل عملی لطیف به جمله معروف رسول اکرم(صلی الله علیه وآله وسلم) اشاره می کند که فرمود: کلکم لآدم و آدم من تراب لافضل لعربی علی عجمی الا بالتقوی؛ یعنی همه از آدم و آدم از خاک است، عرب بر عجم فضیلت ندارد، فضیلت به تقوا است نه به نژاد و نسب و قومیت و ملیت. وقتی که همه نسب به آدم می برند و آدم خاکی نژاد است چه جای ادعای فضیلت تقدم نژادی است. (مطهری، 1373، ص138)
3-9- رعایت حقوق اقلیت های مذهبی در سیره نبوی
پیامبرعظیم الشأن اسلام(صلی الله علیه وآله وسلم) عملاً حقوق اقلیت های مذهبی را رعایت می فرمودند و آن حضرت می فرمود:
پروردگار من مرا مبعوث نکرده است که به کافری که در ذمه اسلام است و به غیر او ظلم کند.
امیرالمؤمنین علی(علیه السلام) در این باره می فرماید:
یک نفر یخودی چند دینار از پیامبر طلب داشت، و آن را مطالبه کرد، پیامبر (صلی الله علیه وآله وسلم) به او فرمود: فعلاً چیزی در نزد من نیست تا به تو بدهم.
یهودی گفت: من از تو جدا نمی شوم تا طلب مرا بپردازی.
پیامبر(صلی الله علیه وآله وسلم) فرمود:
در این صورت کنار تو می مانم، پیامبر(صلی الله علیه وآله وسلم) همان جا ماند تا نماز ظهر و عصر و مغرب و عشا و صبح را در همان جا خواند، اصحاب رسول خدا (صلی الله علیه وآله وسلم) به آن مرد یهودی تندی کردند و او را تهدید نمودند.
رسول خدا (صلی الله علیه وآله وسلم) به اصحاب خود نگریست و فرمود: چه کار می کنید؟
آن ها عرض کردند: آیا یک نفر یهودی تو را در این جا حبس کند و ما چیزی نگوییم؟!
پیامبر(صلی الله علیه وآله وسلم) فرمود:
لَم یَبعَثنی رَبّی عَزَّ وَ جَلَّ بِاَن اَظلِمُ مُعاهِداً وَلا غَیرَهُ
پروردگار من مرا مبعوث نکرده است که به کافری که در ذمه اسلام است و به غیر او ظلم کنم.
هنگامی که روز روشن شد، یهودی به اسلام گرایید و گفت:
گواهی می دهم کعه معبودی جز خدای یکتا نیست، و گواهی می دهم که محمد (صلی الله علیه وآله وسلم) بنده و رسول خدا است و اموالم را در راه خدا دادم. (قمی، بی تا، 160)
جمع بندی و نتیجه گیری
موضوع مورد بررسی ما مبانی الزام به رعایت حقوق بشر توسط دولتمردان در تمدن اسلامی از منظر ثقلین می باشد. با مراجعه به قرآن و سنت نبوی و منابع دست اول جهان شیعه که بیان گر گفتمان و سیره اهل بیت صلوات الله علیهم اجمعین بوده است با تحلیل گفتمان قرآنی و سیره اهل بیت علیهم السلام و اعلامیه حقوق بشر اسلامی پس از بررسی های لازم بدین نتایج دست یافتیم که قرآن کریم پایه گذار حقوق بشر است و همه مسلمین اعم از دولتمردان و مردم را به رعایت حقوق بشر دعوت می کند و کسی که حقوق بشر را زیر پا بگذارد وعده عذاب می دهد. مطالعه و تحلیل گفتمان پیامبر(صلی الله علیه وآله وسلم) و اهل بیت صلوات الله علیهم اجمعین و اعلامیه حقوق بشر اسلامی بیانگر این موضوع است که آنان بر رعایت حقوق بشر اعم از هر نژاد و مذهب و رنگ تأکید می نمودند و خود تلاش بی پایانی را در راه برپا داشتن حقوق بشر و رعایت آن بروز دادند. آنان حق انسان ها که خود، حقوق حیوانات را رعایت می کردند و همگان را به رعایت آن توصیه می نمودند به طوری که حضرت محمد(صلی الله علیه وآله وسلم) مشاهده کرد که شتری با پای بسته در زیر بار خوابیده است با ابراز ناراحتی پرسید صاحب شتر کیست به او بگویید آماده حضور در محکمه و داوری باشد.
رعایت حقوق بشر نسبت به اقلیت های مذهبی در تمدن اسلامی از چنان جایگاهی برخوردار است که به اعتراف مورخان بزرگ عدالت و حقوقی که مسلمانان برای آنان تأمین می کردند بر عدالت و امنیت و آزادی هم کیشان خود ترجیح می دادند و به همراه مسلمین در تقابل با همکیشانشان که به شهرهای اسلامی هجوم آورده بودند به دفاع از شهرهای اسلامی پرداختند.
متأسفانه با آن مطالب بسیار ارزشمندی که در رعایت حقوق بشر در فرهنگ و تمدن اسلامی دیده می شود تاکنون کمتر تبیین گردیده است.
پیشنهادات
در این راستا پیشنهاداتی به شرح زیر ارایه می گردد.
1- برگزاری همایش های ملی و بین المللی پیرامون مفاهیم نو و بدیع دینی از جمله حقوق بشر اسلامی و حقوق اقلیت ها در جامعه اسلامی
2- به تخصیص درس هایی در کتب دانشگاهی و دبیرستان ها پیرامون حقوق بشر و آزادی انسان ها و رعایت حقوق اقلیت ها
3- ترویج مفاهیم نو و بدیع از جمله حقوق بشر و آزادی انسان ها از دیدگاه قرآن و سیره نبوی و اهل بیت (علیه السلام) در رسانه های جمعی
منابع و مآخذ
- قرآن کریم
- ابن شعبه الحرانی، حسن بن علی، 1377، تحف العقول، ترجمه بهراد جعفری، نشر صدوق، تهران، ج1، چ1.
- ابن هشام، محمدبن اسحاق، 1375، سیره النبویه، ترجمه سیدهاشم رسول محلاتی، انتشارات کتابچی، تهران، چ1.
- آمدی، عبدالواحد، 1380، غررالحکم و دررالکلم، ترجمه مهدی انصاری قمی، انتشارات امام عصر(عج)، قم، چ1.
- بهرام پور، شعبانعلی، 1378، درآمدی بر تحلیل گفتمان، کتاب مجموعه مقالات گفتمان و تحلیل گفتمانی، به اهتمام محمدرضا تاجیک، انتشارات فرهنگ گفتمان، چ1.
- پاینده، ابوالقاسم، بی تا ، نهج الفصاحه، انتشارات جاویدان، تهران، چ1.
- جعفری، محمدتقی، 1381، امام حسین(علیه السلام) شهید فرهنگ پیشرو انسانیت، مؤسسه تدوین و نشر آثار علامه جعفری، تهران، چ1.
- دشتی، محمد، 1379، نهج البلاغه، نشر روح، قم، چ1.
- سبحانی، جعفر، 1368، فروغ ابدیت، انتشارات دفتر تبلیغات اسلامی، قم، ج2، چ1.
- صادقی، حسین، 1385، قانون اساسی جمهوری اسلامی، قم، چ1.
- الصفار، سالم، 1385، سیره پیامبر در رهبری و انسان سازی، ترجمه غلامحسین انصاری، شرکت چاپ و نشر بین الملل، تهران، چ1.
- طبرسی، احمد، 1381، احتجاج، ج2، دارالکتب الاسلامیه، تهران، چ1.
- قمی، عباس، 1355، سفینه البحار، مطبع علمیه، نجف اشرف، ج2، چ1.
- قمی، عباس، بی تا، کحل البصر، ترجمه محمد مهدی اشتهاردی، تحت عنوان سیمای پرفروغ محد، انتشارات ناصر، چ1.
- گوستاولوبون، 1334، تمدن اسلام و عرب، ترجمه سیدمحمدتقی فخر داعی گیلانی، بنگاه مطبوعاتی علی اکبر علمی، تهران، چ1.
- محمدی ری شهری، محمد، 1377، میزان الحکمه، ترجمه حمیدرضا شیخی، انتشارات دارالحدیث، قم، چ1.
- محمدی ری شهری، محمد، 1382، دانشنامه امیرالمؤ منین، ترجمه مهدی مهریزی، دارالحدیث، قم، چ1.
- مطهری، مرتضی، بی تا، خدمات متقابل ایران و اسلام، انتشارات صدرا، تهران، چ1.
- مهدوی ارزگانی، عبدالله، 1389، چهل حدیث حقوق بشر، انتشارات زائر، قم، چ1.
امام علی علیه السلام می فرمایند : سوگند به خدا اگر تمام شب بر روی خارهای سعدان به سر برم و با غل و زنجیر به این سو و آن سو کشیده شوم خوشتر دارم تا خدا و پیامبرش را در روز قیامت در حالی ملاقات کنم که به بعضی از بندگان ستم و چیزی از اموال عمومی را غصب کرده باشم .